سلام این مطلب رو از میل هایی که برام اومده بود برداشتم و فرستندش هم گروه مارشال مدرنه
پنج سال از حادثه یازدهم سپتامبر می گذره. اتفاقی که هر کس مسبب اون بود ( چه خود آمریکا و چه تروریست ها) واقعا از نظر انسانی غیر قابل قبوله. بعد از گذشت چند سال دیدن بعضی از عکسهای اون روزها خالی از لطف نیست
بعضی ها هم خلاقیتشان گل کرده و مچ شیطان رو وسط دود ها گرفتند
اینم صلیبی که از اسکلت ساختمان در خرابه های اون به جا مونده بود و بعدا به صورت مجسمه در نیویورک نصب شد
خبری دیگر از بازتاب
علی دوانی با انتشار نامهای در واکنش به موضع گیری اخیر دخترش فاطمه رجبی اعلام کرد: موضعگیری تند بر ضد دولتمردان گذشته خدمت به دولت مردمی و کاری جناب آقای دکتر احمدینژاد نیست.
به گزارش فارس، علی دوانی با انتشار نامهای افزوده است: متاسفانه مقاله اخیر دخترم دستاویزی مناسب برای بدخواهان داخلی و خارجی دولت خدمتگذار جناب آقای دکتر احمدینژاد و تخریب آن در شرایطی شده است که این دولت به ویژه در عرصه سیاست خارجی میدرخشد و امیدها در دل مسلمانان و مستضعفان جهان ایجاد کرده است.
وی در این مقاله مینویسد: در غیاب اینجانب که در سفر مشهد مقدس بودم، مقالهای به قلم دخترم خانم فاطمه رجبی پیرامون سفر جناب آقای خاتمی رئیس جمهوری سابق به آمریکا انتشار یافته است. از آنجا که اینجانب مبتلا به کسالتهای حاد هستم، فرزندانم این گونه اخبار را به ملاحظه حالم به من نمیدهند؛ لذا مقاله مزبور و بازتاب آن را از من کتمان کرده بودند.
اخیرا به طور اتفاقی از آن باخبر شدم و به جهت کسالت نتوانستم آن را بخوانم فقط مضمون کلی آن را به من گفتند که برای چندمین بار ناراحت شدم.
علی دوانی در ادامه این نامه یادآور شده است: هماکنون چند نکته را لازم به توضیح میدانم:
دخترم در زمان ریاست جمهوری جناب آقای خاتمی چند بار مقالاتی در انتقاد از عملکرد ایشان نوشته بود که فقط یک بار آن را مطلع شدم و همان موقع به نشریه «یالثارات» به سبب چاپ آنها گلایه کردم و آن نشریه نیز گلایه مرا چاپ کرد.
چندی پیش هم این دخترم طی مقالهای بر ضد جناب آقای هاشمی رفسنجانی، جناب آقای خاتمی، و جناب آقای کروبی و دیگران موضع گرفته بود که آن را هم فرزندانم از من پنهان داشتند و پیامدی داشت که قضیه مسکوت ماند.
همان موقع نامهای خطاب به آقای کروبی نوشتم ولی روزنامه ایشان (اعتماد ملی) آن را به ایشان نداد.
در آن نامه نوشته بودم و در اینجا نیز میگویم قضاوت پیرامون عملکرد دولتهای گذشته و کنونی و آینده را مردم فهیم و بیدار ایران اسلامی مورد نقض و ابرام قرار میدهند، و نیازی به امثال ما که دور از وقایع هستیم، ندارد. و برای یک زن باحجاب اسلامی (چادر) و از یک خانواده روحانی و مذهبی، ورود به این عرصه چندان تناسب ندارد و یا لااقل در دیدگاه من اگر غیر از دخترم هم بود این نظر را داشتم و دارم.
بارها به فرزندانم (ذکورا و اناثا) گفتهام و سفارش اکید کردهام که راضی نیستم به هیچ وجه در امور سیاسی وارد جناحبندیها شده و با طیفی یا کسی طرف شوند و از وی نام ببرند، و در گفتار و رفتار و نوشتار بر ضد آنها موضعگیری کنند، چون با مشی من منافات دارد و از آن رنج میبرم. از اینمعنی بسیاری اطلاع دارند.
این محقق و پژوهشگر تاریخ تاکید کرده است: به حمدالله عملکرد فرزندانم از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون نیز چنین بوده است؛ چه آنها که سوابق انقلابی و مبارزاتی و زندانی سیاسی پیش از انقلاب داشتهاند، و چه آنها که در فضای پاک انقلاب اسلامی نشو و نما یافتهاند.
وی اضافه کرد: اما این دخترم به واسطه احساسات فوقالعاده و تعصب بسیار شدید که به امام فقید و خط آن بزرگوار و رهنمودهای ایشان دارد، طوری است که از حالت عادی هم فراتر رفته است، به گونهای که وقتی خبر ارتحال حضرت امام را شنید با شیون و فریاد غش کرد و نقش بر زمین شد و روانه بیمارستان گردید. وی از سال اول وفات آن بزرگوار تاکنون هرساله مراسم ارتحال امام را در خانه خود با دعوت از بسیاری از مومنین و شخصیتها برگزار میکند و مراسم عزاداری و اطعام دارد. بارها به او گفتهام این عرض ارادت برای همان دو سه سال اول کافی است، ولی او همچنان این رویه را ادامه میدهد.
علی دوانی افزود: او در سخنرانیها و نوشتههایش روی همان احساسات شدید، به نظر خود احساس وظیفه میکند که در برابر آنچه به اعتقاد وی خطر انحراف از راه امام و انقلاب است موضع بگیرد و به دفاع از مظلومان برخیزد، آن هم با آن حال و هوایی که دارد. به همین جهت با همه سفارشی که به وی کرده و میکنم به راه خود ادامه میدهد و تحمل ترک آن را ندارد. تصور میکنم با شناختی که از منش، خصوصیات و خلق و خوی پسندیده آقای دکتر الهام دارم، ایشان هم از این روش همسر خود راضی نباشد.
به اعتقاد علی دوانی، نقد عملکرد دولتمردان گذشته و اقدامات فعلی آنها و موضعگیری تند بر ضد آنان نه تنها خدمت به دولت مردمی و کاری جناب آقای دکتر احمدینژاد نیست، بلکه ممکن است به زیان ایشان تمام شود؛ به ویژه پس از آنکه مقام رهبری به سبب شرایط فعلی و انتخابات مجلس خبرگان که در پیش است، همگان را از این امر برحذر داشتهاند.
وی تاکید کرد: چنان که شنیدهام متاسفانه مقاله اخیر دخترم دستاویزی مناسب برای بدخواهان داخلی و خارجی دولت خدمتگزار جناب آقای دکتر احمدینژاد و تخریب آن در شرایطی شده است که این دولت به ویژه در عرصه سیاست خارجی میدرخشد و امیدها در دل مسلمانان و مستضعفان جهان ایجاد کرده است.
علی دوانی محقق و پژوهشگر تاریخ در پایان مقاله خود به دخترش هشدار داده است: در خاتمه ضمن عذرخواهی از آقایان محترمی که در مقالات دخترم مورد انتقاد قرار گرفتهاند، به عنوان پدری که بیش از بسیاری از کسان با بیان و قلم به انقلاب و خط امام خدمت کرده است، به دخترم تذکر میدهم از این گونه موضعگیریها در گفتار و نوشتار خودداری نموده و طوری نشود که خدای ناکرده رابطه پدری و فرزندی ما قطع شود.
این خبر از سایت بازتاب برداشت شده است.
شنیدههای خبرنگار «بازتاب» از توقیف روزنامه «شرق» حکایت دارد.
به گفته اعضای تحریریه این روزنامه، هیأت نظارت بر مطبوعات، در جلسه امروز خود ، خواستار عدم انتشار «شرق» از فردا شده است.
گفته میشود، حکم توقیف روزنامه «شرق» به دلیل چاپ کاریکاتوری در صفحه آخر یکی از آخرین شمارههای این روزنامه صادر شده است.
این در حالی است که مهدی رحمانیان، مدیرمسئول روزنامه شرق با ارسال نامهای به هیات نظارت بر مطبوعات معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در رابطه با تغییر مدیرمسئولی این روزنامه، ضمن پذیرش حکم این معاونت، خواستار فرصتی دو ماهه (حداکثر تا پایان زمان قانونی ارائهشده در این حکم) برای جمعبندی و انتخاب مدیرمسئول جدید شد.
لازم به ذکر است، در پی چاپ مطلبی درباره ستارخان در روزنامه «شرق»، هیات نظارت بر مطبوعات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تشکیل جلسهای خواستار تغییر مدیرمسئول این روزنامه و بررسی موارد اتهامی روزنامه «شرق» در دادگاه مطبوعات شده بود که این پرونده هماکنون در شعبه ششم بازپرسی ویژه کارکنان دولت در جریان است.
در این حال هیات نظارت بر مطبوعات اعلام کرد که روزنامه شرق را به استناد تبصره ماده 12 و بر اساس بندهای 1 ، 2 ، 4 و بویژه بند 8 ماده 6 قانون مطبوعات توقیف کرده و پرونده آن را به دادگاه ارسال کرده است.
این هیات در تاریخ 19/5/85 و به منظور حمایت از ادامه انتشار نشریه شرق به صاحبامتیاز فرصت داد تا ظرف یکماه نسبت به معرفی مدیر مسئول جدید که امکان نظارت بیشتر بر مطالب نشریه را داشته باشد اقدام نماید که صاحب امتیاز در تاریخ 20/6/85 با ارسال نامهای تقاضای مهلت دو ماه دیگر را نمود، لکن با توجه به تخلفات مکرر روزنامه و عدم اصلاح در یک ماه اخیر و خصوصا با توجه به انتشار کاریکاتور توهین آمیز در یکی از شمارههای اخیر آن نشریه به اتفاق آراء روزنامه شرق را توقیف کرد و پرونده تخلفات این نشریه را به دادگاه ارجاع نمود.
همچنین در این جلسه مجوز نشریات حافظ و خاطره به استناد تبصره ماده 11 قانون مطبوعات لغو گردید.
پیشینه شرق
اولین شماره روزنامه شرق دوم شهریور ماه 1382 به روی دکهها رفت و از آن هنگام تاکنون، جز در وقفهای چند روزه که بنا به حکم قضایی صورت گرفت، پیوسته منتشر شدهاست. مدیر مسوول این روزنامه محمد رحمانیان بود اما همواره از محمد عطریانفر (عضو شورای مرکزی کارگزاران سازندگی) بهعنوان گرداننده اصلی و علی خدابخش به عنوان مسوول و هماهنگکننده امور مالی «شرق» نام برده شده است. «محمد قوچانی» نویسنده جوانی که با انتشار نقدهای تند خود نسبت به هاشمی رفسنجانی در برخی از روزنامههای دوم خردادی به شهرت رسیدهبود، نیز سردبیری این روزنامه را بر عهده داشت.
هسته اولیه «شرق» در زمان سردبیری عطریانفر در «همشهری» شکل گرفت. در آن هنگام به محمد قوچانی که تازه از زندان آزاد شدهبود ماموریت دادهشد تا با تشکیل یک تیم منسجم و کوچک، ضمیمه «تهران» را برای روزنامه همشهری منتشر کند. پس از آن مسوولیت انتشار ماهنامه همشهری نیز به همین تیم سپرده شد و با اختصاص فضایی در برج آیتک (واقع در محله جردن تهران) با این گروه در قالب یک شرکت خصوصی با مسوولیت علی خدابخش قرارداد بستهشد.
این گروه در سال 1380، هر ماه یک ماهنامه برای روزنامه همشهری منتشر می کردند که به همراه این روزنامه به صورت ضمیمه رایگان توزیع میشد و این درحالی بود که بجز مرحله چاپ، هیچکدام از مراحل آمادهسازی ضمائمی که توسط این گروه آماده میشد؛ کوچکترین ارتباطی با موسسه همشهری نداشت. در پایان این سال، انتشار ماهنامه همشهری که با استقبال خوبی نیز مواجه شدهبود متوقف شد و چند ماه بعد همین گروه انتشار ضمیمه روزانهای به صورت لایی را از سر گرفت که «همشهری جهان» خوانده میشد و تا 16 صفحه در روز هم رسید. با روی کار آمدن اصولگرایان در شورای شهر تهران، قرارداد با این شرکت لغو شد و چند ماه بعد روزنامه شرق (که تا پیش از آن به صورت محلی در زاهدان به چاپ میرسید)با ساختار اصلی «همشهری جهان» منتشر شد.
کل بازدید :153556
نویسندگان وبلاگ :
محمدرضا فلاح پور[0]
دوست عزیز سلام
من در سایت فوتو
دبیرستان من(مفید3)
آقای احمدزاده
وبلاگ دوستان
کتابچه کارتون آیناز( آثار هنری مهناز یزدانی انیماتور و کارتونیست
طلب عشق زهربی سروپایی نکنیم
صادق رحیمی
حسین حق پناه (ققنوس سوخته )
سید مسعود صدری (در اعماق کویر )
سعید مبارکی
احمد سلطانی
وب سایت فارسی سامی یوسف
باشگاه هواداران رادیو جوان
دنیا از نگاه چند جوان ایرانی
آموزش ناب سخت افزار و نرم افزار
دنیای موزیک
هواداران پارسی بلاگ
کافینت کلیک
مخلوط
emulator
من و کتاب هایی که خوندم